حمید مظاهری راد
با نگاهی گذرا بر وضعیت جامعه به این مهم دست مییابیم که پدیده خشونت در جامعه افزایش یافته است و اما در مقابل نتوانسته ایم در مقابله با این پدیده شوم برخورد مناسبی داشته باشیم که این خود جای بسی تأمل دارد.
تعاریف اکثر محققان از خشم به کارگیری نیروی بدنی، برای آسیب رساندن به دیگران را در بر می گیرد. در کل پرخاشگری وخشونت ممکن است به شکل های مختلفی، مانند آزار و اذیت دیگران، کتک زدن، دشنام دادن و ... جلوه گر شود و هدف آن صدمه زدن به خود یا دیگری است.
آنچه که متاسفانه در روزهای گذشته افکار عمومی را جریحه دار نموده رفتارها و ترور استاد دانشگاه در زابل، وکیلی در تهران، روحانی در همدان و درگیری در ورزشگاهها با برنامهریزی های عده ای معلوم الحال می باشد.
اینکه رفتارهایی از این دست جنبه ی اجتماعی و یا فردی دارند حائز اهمیت فوق العاده ای بوده و بایستی کارشناسان و صاحب نظران در خصوص ریشه یابی و رفع معضلات یاد شده گام های موثر و ویژه ای بردارند. خصوصا در مواردی که بیان گردید موردی از ترویج خشونت در صفحات مجازی و اینستاگرام به همراه تبلیغ ابزارهای خشونت افزا مشاهده گردیده است.
خشونت بر خلاف پرخاشگری امری طبیعی نیست، بلکه واکنشی اجتماعی و تاریخی است، و توسط انسان اعمال می شود. پس خشونت را می توان آموخت و آن را عقلانی کرد. انسان ها بر خلاف حیوانات خشونت را عقلانی نموده و از آن به منزله ی ابزاری در جهت اعمال قدرت استفاده می کنند. خشونت هیچ گاه مشروع و ضروری نبوده و نیست، هر چند توجیه پذیر باشد. خشونت نافی اخلاق گفت و گویی است و ضروری نبودن آن در ارتباط با استراتژیک بودن آن است. خشونت تعدیل سیاسی را نابود می کند که بر مبنای قرارداد اجتماعی قرار گرفته است.
عقل وقتی درگیر خشونت می شود، چهره ای جز چهره ی خود نمی بیند و هر گونه بازنمایی از دیگری به فراموشی سپرده می شود. خشونت دارای ماهیت ابزاری بوده و متکی به اسباب و ادوات است و مانند هر وسیله ی دیگری همیشه بدین نیاز دارد که هدایت شود و از طریق غایتی که تعقیب می کند توجیه گردد و آنچه نیازمند توجیه بوسیله ی چیز دیگر باشد نمی تواند ماهیت هیچ چیز قرار بگیرد.
اگر تمدن را فرآیند همزیستی انسان ها و پیشرفت اخلاقی آن توصیف کنیم پس می توان نتیجه گرفت که مهار خشونت یکی از الزامات مهم تاریخ بشری است. کاهش خشونت پروژه ای فلسفی سیاسی است که بدون دخالت مستقیم شهروندان در مسیر جامعه غیر ممکن است. افراد جامعه خشونت پرهیزی را در فضای عمومی خود تجربه می کنند.
طبیعتا خصوصی سازی فضای عمومی موجب می شود افراد بیشتر به فردیت خصوصی و فردیت لذت جویانه بپردازند تا مسئولیت شهروندی، و همین باعث نوعی اعمال خشونت علیه شهروند دیگری می شود.
امروز رسانههای اجتماعی با همه کارکردهای مثبتی که دارند و کسی نمیتواند منکرش شود به دلیل درصد نفوذش رویِ گروههای سنی مختلف به ویژه نوجوانان و جوانان تاثیر قابل توجهی دارد. تاثیری که به باور بسیاری از کارشناسان متاسفانه کمتر در راستای بهبود وضعیت خشونت بوده است. نمی شود با ترفند قانون خشونت را دور زد چرا که خشونت باز تولید می شود. همواره از رسانهها به عنوان یکی از عوامل ایجاد خشونت در جامعه یاد کردهاند. فارغ از موضوعات محتوایی خشن که رسانهها تهیه میکنند علت دیگری هم دارد که مارشال مک لوهان آن را در نظریه امتداد مطرح کرده است که «رسانهها امتداد حواس ما هستند.» یعنی رادیو در امتداد حس شنوایی، تلویزیون و روز نامه هم در امتداد حس بینایی است. بنابراین رسانه باعث میشود بیشتر از اخبار اطراف مان یا خبرهای دورتر مطلع شویم. حال این تأثیرها میتواند مستقیم یا غیرمستقیم باشد. رسانههای نوین همچون شبکههای اجتماعی و پیام رسان های موبایلی هم از این قاعده مستنثی نیستند بلکه تجمیعی از همه آن رسانهها هستند که قشر وسیعی از این تولیدکنندگان مطالب و خبرهای موجود در آن توسط مردم عادی جامعه تهیه و تولید میشود و نه الزاماً خبرنگاران رسانههایجمعی. ولی آیا مقصر رسانه های مجازی و پیام رسان هستند؟ ریشه بسیاری از ناهنجاریهای جامعه امروز در فضای مجازی منعکس و عیان میشود، یعنی فضای مجازی آیینه زندگی روزمره ماست و نه ریشه ناهنجاریها.
اما برای کاهش خشونت در جامعه چه راه کارهایی وجود دارد؟
گام اول پذیرش و به رسمیت شناختن معضلات موجود است. بعد از آن سیاستگذاری مناسب در سطح کلان تصمیم گیری است. تا وقتی که مسائلی از این دست در اولویت قرار نگیرد خیلی نمیتوان کاری از پیش برد. اما فارغ از تاثیرات رسانه که پیش تر به آن اشاره شد بخش اعظم راهکاری که برای حل بحران خشونت یا حداقل قدم گذاشتن در مسیر حل آن ارائه شده و میشود جدی گرفتن مساله آموزش است. بحثی که همواره با دیده نشدن علت و روبرو شدن با معلول کمترین توجه به آن شده است.
با توجه به اینکه بیشتر استفاده کنندگان از فضای مجازی نوجوانان و جوانان هستند، فرهنگ سازی برای کاهش پیامدهای آن ضروری است. لذا اطلاع رسانی، آموزش نحوه استفاده صحیح از این فناوری می تواند مؤثر واقع گردد. تنها با آگاه سازی ها و نشر اطلاعات صحیح و جامع می توان خانواده ها را از عواقب حضور لجام گسیخته نوجوانان و جوانان و حتی بزرگسالان مطلع ساخت. روزی که گذشت اختصاص داشت به روز روانشناسی که بایستی در شرایط حاضر با درک اهمیت رشته روانشناسی در کشور، بدانیم که علم روانشناسی اجتماعی شیوههای خوبی در بررسی و ریشهیابی مسائل و مشکلات جوامع ارائه داده است و بایستی با بکارگیری اندیشمندان این حوزه از به وجود آمدن بسیاری از معضلات جلوگیری نمائیم.
خطای بزرگ ظریف...
ما را در سایت خطای بزرگ ظریف دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : hamdmazahererad بازدید : 142 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 8:30