جنبشی علیه پدران(پدر مادر ما مقصریم)

ساخت وبلاگ

جنبشی علیه پدران(پدر مادر ما مقصریم)

✍حمید مظاهری راد، نویسنده و رزمنده جانباز
مدتها بود که قلم خویش را غلاف کرده و انگیزه ای برای نوشتن نداشتم اما با دیدن اوضاعی که دیگر از مساله و مشکل گذشته و پیچیده تر شده است با توصیه بزرگان چند سطری از فکر کردن هایم با صدای بلند را بر قلم آورده و همچنان پاک نخواهم کرد.

بحران های پیش رو چنانچه قبلا هشدار داده بودم دیگر نه سیاسی، اقتصادی که بیشتر اجتماعی خواهد بود. دعواهای سیاسی و جناحی، حذف رقبا، از بین بردن زمینه های گفت و گو و در کل ایجاد دو قطبی های کاذب و بی حاصل همه و همه دست بدست هم دادند تا الگوی زیستی نامناسب و زشتی را به نوجوانان خویش هدیه دهیم. البته این بار علت اعتراضات ریشه تاریخی نداشته و بغض فروخفته ی چند ساله ای است که رفتارمان سبب شده تا گشوده گردد.

جوان امروزی از ما بشدت فاصله گرفته و گریزان است چرا که نمی خواهد در دنیای نازیبای مان وارد گردد. دنیایی که در آن زندگی جریان ندارد و بیشتر در فکر نیستی و از بین رفتنِ آرزوهای نسلی است که می خواهد دیگر گونه بیندیشد و زندگی کند.

سی سال قبل نوشته بودم که روزی می رسد و نسلی که می آید داستان های ما از همت، باکری، رجایی و ... را افسانه می پندارند و چنین هم شد.

در این سالها هیچوقت سخن و عمل مان با هم نخوانده و حتی نتوانسته ایم ادای یک انسان مدعی دینداری و عدالت خواهی را در بیاوریم.
نسلی آمده که خسته است، رنجور از دست پدران و مادرانی که رفتارشان با آنچه در کتاب ها در موردشان می خوانند، دارای ابهام است.

تجربه زیستی نسل جدید بسیار پرتلاطم، آشوب زده و ناگوار است چرا که برایشان دنیایی زشت ترسیم نموده ایم که با ورودشان به آن جز پریشانی و سردرگمی عایدشان نمی گردد.

مسائلی با آموزه هایی برایشان به عاریت گذاشته ایم که صداقت و صمیمیت در آن رنگ باخته و برخورداری بیشتر و فزونتر تحت هر شرایطی را تصویر می نماید.

ریا، دورویی و نفاق(که دهه های قبل عرض کرده بودم نهادینه شده است) سوغاتِ پیشینیانِ نونهالانی است که لایه های مختلف زندگی شان را در هم می آمیزد.

من مانند بسیاری از کارشناسان اینگونه نمی اندیشم که ایرانی بخاطر مسائل اقتصادی مهاجرت می نماید، به دفعات نوشته و گفته ام که اینان بدنبال هویت گمشده ای هستند که با هیچ انقلاب، جنبش و حرکتی بدست نیاورده اند و نخواهند آورد. مهاجران می خواهند حتی اگر با هجرت دچار زیان و مشقت های فراوان می شوند در فضایی زندگی نمایند که خودشان باشند و دنیایشان مطابق خواسته ها و برای خوشایند دیگران تنظیم نگردد.

آنقدر در گفت و گوهای خویش به مسائل بی ارزش پرداخته و دامن زده ایم که فراموش مان شده بود از نونهالان و نوجوانان مان بپرسیم که تصویر ذهنی شان از پدران شان چیست و مسیری که بزرگان شان می پیمایند، کدامین هدف را نشانه گذاری نموده است؟

نزاع هایمان برای دستیابی به دنیایی با سهمی بیشتر نه تنها گرفتارترمان ساخته که برترین ارزش هایمان را که احسان و عزت نفس بود از ما ربوده و ما را راهی ناکجابادی ساخته که در آن کرامت انسانی فضیلت بشمار نمی آید.

ما سلطه گر شده ایم و می خواهیم فرزندان مان جوری که می خواهیم تحصیل کنند، آنگونه که می خواهیم بیندیشند و در حقیقت هر کدام مان یک گشت ارشادی هستیم برای زنان و فرزندان مان،
چرا راه دوری می رویم و نمی توانیم با فکرت و تدبر، ایده های جوانان مان را تسریع و تسهیل بخشیم و فضایی که دنیای جدید با سرعت بسیار زیادش تصویر می نماید را چگونه با ایستایی درک خواهیم نمود؟

نمی دانم تا کجا می خواهیم ادامه دهیم، نیاموخته ام چگونه باور نمایم که در خلوت جوانان مان زندگی دیگری با ریتمی که یقینا من نمی پسندم جریان دارد و لباسی که بر تن من می آمد هیچوقت بر اندام فرزندم نخواهد آمد. سیاسیون، حکمرانان، اولیاء محترم، جامعه شناسان و در کل اندیش ورزان به هوش باشند که خیلی زود دیر می شود و این گسست اجتماعی سمی مهلک است که مخرب تر خواهد بود.

#صدای_مردم
@sedaymardoman
t.me/sedaymardoman

خطای بزرگ ظریف...
ما را در سایت خطای بزرگ ظریف دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamdmazahererad بازدید : 77 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 11:39